چه عدالت جالبي.... من از دل مينويسم.... تو با چشم ميخواني.... تازه ، اگر بخواني ، “اگر”..
با مطلب دزدها بر سر کارند بروزم و منتظر حضور گرمتان و نظر خوبتان...
يا حق.
جنابه يه دست خدايي واقعه اي؟ دي:
منم مثه ميت نميتونم داستاناتو باور کنم
مگه ميت هاي عززززززيز زندگيه ميتيشونو از سر راه اوردن که ميگي مرگ ميت.هههههههههههههههه
باشه بابا باورکردم
سلام
نميدونم چرا من داستاناي تورو باور نميکنم
شايد واسه اينکه چون خودم ميتم واز اين جوراتفاقات خارق العاده برام نيوفتاده ولي خخخخخخخخخخييييييييييييييييييييلي جذابو وحشتناک بود